.
الهى يقينم را زياد گردان و اضطرابم را به اطمينان مبدل كن و آنى را در آخر خواهى كنى در اول كن كه شفاعت آخرين از آن ارحم الراحمين است.
در بهشت ملکی بر اهل آن وارد میشود و پس از اذن دخول و سلام نامه ای از جانب حق تعالی به هر یک میدهد به این مضمون:
«من الحی القیوم الذی لا یموت الی الحی القیوم الذی لا یموت اما بعد فانی اقول للشیء کن فیکون و قد جعلتک الیوم تقول للشیء کن فیکون».
«از حی قیومی که نمی میرد به حی قیومی که نمی میرد، اما بعد من به شیء میگویم کن فیکون (گوید باش: هماندم موجود شود)، تو را امروز چنان گردانیدم که به شیء بگویی کن فیکون».
حضرت علامه حسن حسن زاده آملی
ولایت تکوینی، صص ۱۷-۱۶
وضو…چرا این گونه؟!
از اينكه وضو به چهار عضو سر و رو و دو دست و پا اختصاص يافت اين است كه
ايزد تعالى چون نماز را واجب كرد نخواست كه بندگان وى آلوده به خدمت آيند، ايشان را فرمود وضو كنند و با اين چهار عضو مخصوص كرد زيرا كه
آدم اول روى به درخت گندم كرد و به پاى برفت و به دست از درخت گندم باز كرد و بر سر نهاد و بر حوّا آورد ايزد عزاسمه بفرمود اين چهار عضو گناه كار را به گاه خدمت بشستن و مسح كردن تطهير كنند.
اين داستان بيان حال آدم و آدميزاد است.
حضرت علامه حسن حسن زاده آملی
هزار و يك كلمه، ج2، ص: 165
یار می خواند تو را
از دیار نور
شهر عشق
کوی خوشه
بیا و بیاب
که یار بر تو نظر کرده
می خواند تو را
به کدامین اسم نمی دانم
اما
بخواهی، می خواهد
بیایی، می آید
یک قدم، هزار قدم