هسته ی وجود
الحمد للَّه منزّل الحكم
(1) تنزيل تدريجى و انزال دفعى است.
قرآن می فرمايد: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ و در اين عبارت نحوه اى ارشاد و هدايت نهفته است. مثلا امر به سكوت و خويشتن دارى و اندك اندك از عالم اله گرفتن.
ما خيال می كنيم وقتى گفتيم كسى پشت به اين شهر كرد و رو به شهر ديگر (عالم اله) همه چيز را يك باره درمی يابد. خير نمی شود؛ خيلى چيزهاست كه اگر يك باره بر دل فرود آيد و روى كند و انسان به آن برسد نتواند آن را هضم كند و از هم بپاشد. اين نشئه، نشئه تدريج است زمان شب و روز آنا فآنا می گذرد.
يك هسته بايد بتدريج رشد كند ولى از آن طرف تدريج نيست به آن اندازه كه استعداد پيدا می كنيم پله پله فيض می گيريم. هر كس و هر موجود به قدر قابليت خود فيض می گيرد. تا چه اندازه مراقب باشد كه اين نهال را سرما نزند، گرما نزند، آب به موقع به آن برسد مربّى بالاى سرش باشد.
هيچ هسته اى درخت نمیشود مگر در صراط مستقيم باشد و انسان به مقام شامخ نمی رسد مگر در صراط مستقيم باشد. بايد در تمام كارهاى درونى و برونى، بدنى و روحى، در صراط مستقيم باشيم. يك كسى را میخواهيم كه به ما بگويد حد اين است، اندازه اين است. صراط مستقيم اين است.
از آن طرف بخل نيست كه امساك كند به اندازه استعداد اين طرف علم داده می شود. حق تعالى علم را می بخشد. ما يشاء و من يشاء، برمی گردد به اينكه جان چه كسى قابل به راه افتادن است.
اينجاست كه قابليت پيش می آيد چون در اين نشئه قرار گرفتيم تدريجا پله پله بالا می آييم. در هر موطنى همه كاره اوست.
وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ
بخشنده اوست، وهاب اوست، رزّاق اوست. بنده به جايى می رسد كه ببيند فعل همه از اوست. نور همه از اوست.
لا حول و لا قوّة الّا باللّه
حضرت علامه حسن حسن زاده آملی
ممد الهمم در شرح فصوص الحكم، ص: 5